سفرنوشت

ساموا، روز دوم

ساموا

مردم ساموا خيلى زندگى رو راحت ميگيرن و كلا تلاش زيادى توى زندگى روزمرشون نميكنند. يك آخر هفته خوب براشون لم دادن روى مبل و استراحت كردنه. شايد دليلش آب هواى اينجا باشه. هرچى كه هست روى من هم تاثير گذاشته، ساعت ده صبح ازخواب بيدار ميشم، علاقه اى به رانندگى ندارم و دستم به نوشتن هم نميره 😌

امروز رفتم بانك مركزى ساموا كه اسكناس نو براى آلبومم بگيرم. خيلى رسمى و قانونى ده درصد قيمت هر اسكناس براى تعويضش بازاسكناس نو گرفت. حداقل توى ايران اين كار چهار راه استانبول انجام ميشه نه بانك مركزى 😬 كف بانك مركزيشون موكت بود و همه كارمندها با لباس هاى فرمى شبيه لباس محليشون و پاى برهنه بودند 👣

از آپيا كه در ساحل شماليه به سمت جنوب حركت كرديم تا به ساحل جنوبى برسيم و از اونجا به سمت شرق حركت كرديم. سه تا آبشار، يك درخت غول آسا و قدرى ساحل توى مسير ديديم. اينجا براى ديدن آبشارها و ساحل بايد پول داد. فكر كنم چيزى به اسم اراضى ملى ندارند و همه چى توسط مردم تصاحب شده.

سواحل جنوبى جزيره اپولو

سواحل جنوبى جزيره اپولو

براى شب يك اتاق از يك هتل مانند كنار ساحل گرفتيم. ١٧٠ تالا براى يك اتاق با پنكه و پشه بند به همراه شام و صبحانه و حمام و دستشويى مشترك. ساموا كشور گرونى نيست ولى مواردى كه توريست باهاش سر و كار داره از جمله هتل ارزون نيست.

اينجا دو تا پسر مراكشى و الجزايرى كه دارند دور دنيا رو سفر ميكنند در حال تلاش براى درست كردن يك قليان با ابزار ابتدايى نظير قوطى كنسرو و شيشه آبجو هستند. برم ببينم موفق ميشند يا نه 😅

تاریخ سفر: پاییز ۱۳۹۵

احمد خانی

احمد خانی عاشق سفر و دیدن سرزمین های متفاوت

برای اطلاع از سفرنامه و ویزای کشور جدید، به روز رسانی مطالب قبلی و اطلاع از برنامه‌ سفرهای گروهی و تور عضو خبرنامه سفرنوشت بشوید

بدون دیدگاه

دیدگاه را وارد کنید
نام خود را وارد کنید
  • - گزینه های دیدگاه، نام و ایمیل حتما باید وارد شوند.
  • - ایمیل شما هیچگاه منتشر نخواهد شد. فقط برای اطلاع شما از پاسخ به دیدگاهتان استفاده می شود.
ادامه...